۲۶/ خرداد /۱۴۰۴

طلوع لبخند موسی بن جعفر (ع) از گهواره تا امامت 

طلوع لبخند موسی بن جعفر (ع) از گهواره تا امامت 
ذی‌الحجه بود و خانه امام صادق علیه‌السلام بوی بهشت گرفته بود. نوزادی پا به دنیا گذاشت که قرار بود هفتمین چراغ هدایت شود؛ کودکی که امام با لبخند او را در آغوش گرفت و گفت: «این، بنده صالح خداست.»

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا،  سال ۱۲۸ هجری، در روزهای پرنور ذی‌الحجه، مدینه شاهد ولادتی پربرکت شد. خانه امام صادق علیه‌السلام، پیشوای علم و معرفت، پر از شور و سرور بود.

حضرت حمیده خاتون، بانویی نجیب و خردمند از خاندان آزاداندیشان اندلس، فرزندی به دنیا آورد که به زودی کانون توجه و محبت پدر و خاندان اهل‌ بیت شد.

امام صادق علیه‌السلام، وقتی نوزاد را در آغوش گرفت، لبخند بر لب داشت و نگاهش با شوقی آسمانی همراه بود. در گوش نوزاد اذان گفت و نام «موسی» را برایش انتخاب کرد؛ نامی که میراث‌دار پیامبر اولوالعزم الهی بود؛ کسی که باید در برابر طاغوت‌های زمان بایستد و امت را از جهالت عبور دهد.

در همان شب ولادت، فضای خانه با حضور بزرگان بنی‌هاشم پر شد. تبریک‌ها رد و بدل می‌شد و امام صادق (ع) ک، با حالتی شکرگزارانه، فرمود: «الحمد لله الذی رزقنی من یحمل علمی، و یکون خلیفتی بعدی.»؛ سپاس خدایی را که فرزندی به من عطا کرد که حامل علم من و جانشین پس از من خواهد بود.

 کودکی در آغوش امامت

امام موسی بن جعفر علیه‌السلام در آغوش پدری بزرگ شد که داناترین انسان عصر خود بود و وارث کامل علوم پیامبر. از همان کودکی، آثار فهم، وقار و طهارت در چهره‌اش نمایان بود. 

امام صادق (ع) با دقتی تمام، او را با قرآن و آموزه‌های نبوی آشنا کرد. روایت است که حضرت حمیده خاتون، مادر امام، درباره کودکی او می‌فرمود: وقتی در گهواره بود، هرگاه ذکر خدا می‌شنید، آرام می‌شد و لبخند می‌زد. گاهی می‌دیدم شب‌ها بی‌آنکه کسی او را بیدار کند، چشمانش باز است و به بالا می‌نگرد، انگار که با فرشتگان سخن می‌گوید.

نبوغی که زبانزد شاگردان شد

در حلقه‌های درس امام صادق علیه‌السلام، گاه کودک خردسالی می‌نشست که با آرامش و ادب به سخنان پدر گوش می‌داد و پرسش‌هایی عمیق می‌پرسید. روزی یکی از شاگردان برجسته امام، هشام بن حکم، در کنار دیگر اصحاب نشسته بود که امام صادق فرزند خردسالش موسی را وارد مجلس کرد.

امام فرمود: اگر خواستید حجت خدا را پس از من بشناسید، به این فرزندم بنگرید.

شاگردان از دقت و ژرفای نگاه کودک تعجب کردند. چند سال بعد، همان کودک، جوانی شد که در کنار پدر به پرسش‌های دینی مردم پاسخ می‌داد.

رابطه‌ای از جنس علم و عشق

امام صادق علیه‌السلام از همان آغاز، آینده‌ای بزرگ برای موسی بن جعفر ترسیم کرده بود. بارها در میان اصحاب، او را به عنوان خلیفه خود معرفی می‌کرد. می‌فرمود: «علم در نسل ما همچون گوهری است که به اهلش سپرده می‌شود، و موسی بن جعفر، معدن این گوهر است.»

موسی بن جعفر  نه‌تنها علم، که صبر، اخلاق، حلم و عبادت را نیز از پدر آموخت. ایشان وقتی تنها ۲۰ سال داشت، نماز شبش ترک نمی‌شد و بارها دیده شد که در شب‌های مدینه، بی‌صدا بیرون می‌رفت تا به محرومان کمک کند. مردم مدینه، با اینکه نمی‌دانستند کمک‌ها از کجاست، به او لقب «العبد الصالح» داده بودند.

ولادت امید، تولد یک نسل

شیعیان در آن روزها، در بحبوحه فشارهای بنی‌امیه و اوایل بنی‌عباس، نگران آینده بودند. ولادت امام کاظم علیه‌السلام، نه‌تنها تولد یک انسان، بلکه تولد امید در دل شیعیان بود. 

امام صادق در مجالس خصوصی، ولادت فرزندش را بشارت آینده‌ای روشن می‌دانست و می‌فرمود: «او حجت خدا بر خلق است، بعد از من، در زمین تنها حجت خواهد بود.»

این بشارت‌ها، فضای خفقان آن روزگار را برای شیعه قابل تحمل می‌کرد.

جلوه‌هایی از سیره کودکانه امام

روزی یکی از علویان به مدینه آمد و فرزندش را نزد امام صادق برد تا دعایی بر او بخواند. در همان مجلس، امام موسی علیه‌السلام که کودک بود، وارد شد. مرد از ادب، آرامش و نگاه نافذ کودک متعجب شد. امام صادق(ع) تبسم کرد و گفت: «فرزندم را دست کم نگیر؛ او حامل رازهایی است که بسیاری از بزرگان حتی در پیری نیافته‌اند.»

میراثی که از گهواره آغاز شد

امام کاظم علیه‌السلام وارث پدری بود که بیش از چهار هزار شاگرد تربیت کرده بود. او از همان کودکی، در معرض معارف والای الهی قرار گرفت و این زمینه، باعث شد پس از شهادت امام صادق، با وجود سن جوان، رهبری شیعه را به‌درستی بر عهده بگیرد.

از لبخند ولادت تا قامت استوار امامت

زندگی امام کاظم علیه‌السلام در ادامه، صحنه صبر و مجاهده شد. خلفای عباسی که نتوانستند محبوبیت و علم امام را تحمل کنند، بارها او را زندانی کردند، اما هر بار، زندان به مرکز عبادت و علم تبدیل شد. همان کودک گهواره‌ای، اینک به کوهی از صبر تبدیل شده بود.

با همه فشارها، در چهره امام همواره آرامشی بود که دشمنان را آشفته می‌کرد. نقل است که یکی از زندان‌بان‌ها وقتی عبادت‌های شبانه امام را دید، دست از کار کشید و شیعه شد.

یاد آن روز روشن

سال‌ها از آن روز ذی‌الحجه گذشته است، اما هنوز، ولادت امام کاظم علیه‌السلام برای شیعیان یادآور امید، علم، کرامت، و صبر است. نوزادی که در آغوش پدر اذان شنید، با لبخند به دنیا آمد و با ایستادگی‌اش، دل‌های مؤمنان را چراغ‌دار کرد.

هر سال، وقتی ذی‌الحجه از راه می‌رسد، بوی خوش خانه امام صادق(ع) در ذهن شیعه زنده می‌شود. آوای اذان، چهره نوزاد، اشک شوق مادر و لبخند پدر.

و اینگونه، موسی آمد تا صادق لبخند بزند و شیعه امیدوار بماند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب